نگاهی به حجاب درگستره ترشیز
شاید کمتر ذهن جویا و پویایی، واژه حجاب را نشناسد یا دیگر گون از آنچه همگان در واقع کلمه می دانند متصور شود.
حجاب همان بر ملا نکردن همه چیز است در همه جا، همان حجبیست که در پس هر حجاب نگاهداشته میشود تا ته مایه وجودی شود و دلیل نازکی اندیشه و حجاب تن در مقابل هر نگاهی.
اگر گذری بر مقوله حجاب و عفاف در گستره ترشیز داشته باشیم باید گفت از قدیم الایام در ترشیز، بانوان با حجاب الفتی داشته که اینک با قاطعیت میشود واژه الفتی دیرینه را بکار برد برای دیاری که، گنجینه های با ارزش و عظیمی همچون شهیدان که اگر بگوییم از یک خانواده چندین شهید تقدیم اسلام و قرآن شده گزاف نگفته ام را داراست.
رویکرد فلسفه حجاب و عفاف در ترشیز، بحث امروز و دیروز نیست و عمیق است و کهن. مادران سرزمین ترشیز از پوشیه گرفته تا ساق دست، از مقنعه چانه دار گرفته تا انواع حجاب و از چادر ملی گرفته تا چادر عادی همیشه بر مساله حجاب، مراقبت کرده اند. امروز ما باید طلایه دار مادرانمان باشیم در زمانه ای که، فخرش به زیور و زرق است، و نمایش اندام، دلیل رهایی از تحجر!
ما چند فرهنگ و تمدن را میشناسیم که از عریان بودن، متمدنانه معرفی شده باشد؟! چه تمدنهای عمیق و فاخری را میشناسیم که از بی بندوباری و بی حجابی به عمق و ژرفا رسیده است ؟ ولی ادیان زیاد و متعددی بخاطر حجاب و نحوه مراقبت بر آن، بارها اشک در چشمان هر رهگذری جمع کرده و به تحسین قلبی واداشته همگان را، حتی اگر نشان ندهند به عمق اقرار.
گستره حجاب، فقط به پوشش که مهمترین است ختم نمیشود، مادران ما به بلند نخندیدن دختر در جمع، خیره خیره ننگریستن در چشم نامحرم حتی به ضرورت مواجهه،عشوه گونه برخورد نکردن و نگاهبان خود بودن در خفا و نما را تاکید و آموزش داده اند. کمرنگ شدن هریک از اینها، عدم مراقبت فردیست و ملاطفت درمراقبتش دخیل.
امروز شاید با جنگ نرم توانسته اند بدن دختران سرزمین مرا کمی عریان کنند، ولی از آنجاییکه حجاب در روح و ذهن دختران سرزمین من نهادینه شده واینرا به فحوای کلام و روح عمل ثابت کرده اند، مکر مکاران و نقشه حیله گران سیاست زده را همچنان ناکام خواهند گذاشت و به اصل دینداری و حیا و متانت خود را از گزند جبهه های ناامن، خواهند رهانید