ازدواج و کرونا

ازنظر روانشناسی عشق احساس هیجانی نسبت به معشوق که توأم با دو رنج است و با وصال او به آرامش می رسد.

شرایط کرونا؛ موقعیت و شرایط مقطعی و دوره ای می باشد. در طول تاریخ، بشر بارها با این عوامل جبری از جمله بیماری ها، خشکسالی و جنگها روبه رو بوده است. اما با وجود آسیب و گزند هایی که متوجه جوامع و انسان ها شده است از آن گذر کرده است و زندگی و تشکیل خانواده هیچگاه متوقف نشده است. اگر جوانان با وجود آمدن شرایط کرونا شغل خود را از دست نداده اند و درآمد نسبی خود را حفظ کرده اند و یا در آستانه ازدواج بوده در حالی که درگیر موضوع کرونا شده اند؛ بهتر است تشکیل زندگی مشترک را زیاد به تعویق نیندازند. شاید اگر خوش بینانه به موضوع کرونا بنگریم به این نتیجه برسیم که هر چالشی فرصت ها و درس هایی را فرا می گیریم.

اگر قرار بوده است که مراسمات و تشریفات شلوغی جهت برگزاری مراسم عقد ازدواج داشته باشیم؛کرونا این فرصت را از ما گرفته و باید نگرش و دیدمان را عوض کنیم که میتوان با دورهمی با کمترین افراد مراسم را برگزار کرد و یا دورهمی را به تعویق انداخت و اما با کم کردن هزینه ها زندگی را سالم تر و با آرامش و امنیت خاطر بیشتر آغاز کنیم.

باور های غلط و نادرست در جامعه بسیار فراتر از چیزی هست که ما فکر میکنیم چون به انتخاب یک نفر یک باور اشتباه و یک باور مثبت وجود دارد، باور های غلط در جامعه نسل به نسل منتقل شده است. از جمله باور به این که مهریه تعیین کننده ی موفقیت در ازدواج است و یا مرد ها غیر قابل اعتمادند، ازدسته مشکلاتی هست که متاسفانه در بین جوامع وجود دارد و سرانجام خوبی در امر ازدواج ندارد.

برای تسهیل ازدواج لازم است خانواده ها گره گشا مشکلات زوجین باشند نه این که سنگ اندازی کنند. و زوجین هم واقع بینانه تصمیم بگیرند. توجه خانواده ها به اینکه (اتفاقات، تغییرات فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و غیره ) و همچنین مشکلات امروز جوامع همه گیر است و جنس خاصی(زن ومرد) طبقه ویژه از جامعه نمی باشد اگر برای خانواده پسر مشکلات مالی جهت برگزاری مراسم و تشریفات ازدواج وجود دارد به طبع این مشکل برای خانواده ی دختر هم به نوع دیگر برای تهیه جهیزیه و غیره وجود دارد. پس تغییر نگرش های چشم پوشی و مقایسه با سایر افراد فامیل و سخت گیری های نامتعارف، آداب و رسوم دست و پاگیر، تعیین مهریه های نامتعارف ازدواج را برای جوانان سخت و گاهی غیرممکن می سازد.

خانواده ها می توانند با آموزش مهارت های تاب آوری به فرزندان خود آنها را با تلاش و کوشش جهت پیشرفت زندگی سوق دهند و یا در حد توان در اوایل زندگی آنها را یاری کنند تا بتوانند با امنیت خاطر زندگی مشترک را آغاز نمایند.

اگر بخواهیم در مورد عقاید مذهبی و میزان تاثیر آن در زندگی مشترک صحبت کنیم نیاز است که اشاره ای کنیم به نظریه “همسان همسری” که این نظریه بر این فرض استوار است که هرچه شباهت ها و همانندها بیشتر باشد هر دونفر بیشتر در کنارهم بودن احساس لذت و رضایت دارند و کسانی که از دو مذهب مختلف می خواهند با هم ازدواج کنند حتی باید مشاوره قبل از ازدواج داشته باشند با طرح چند سوال از جانب مشاوره میتوان پیش بینی کرد که دو نفر چگونه درر مورد عقاید و باور های مذهبی فکر میکنند. برای پاسخ به به باور های دو نفر با دودسته افراد روبه رو می شویم

“دسته اول”کسانی که در هویت فراگیری به سر می برند یعنی سر در گم نیستند

“دسته دوم” افرادای هستند که بحران هویت وسردرگمی دارند

دسته اول افراد مشکلی ندارند چون با افکار مثبت و فراگیربودنشان میتوانند مسئله را حل کنند اما دسته دوم هر کدام از طرفین که جز این دسته باشند اختلاف در عقاید مذهبی زندگی مشترک آنها را به چالش روبه رو می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.