دستشان روی شانه نفر جلویی است. با کمک دیوار و عصای سفید راه را پیدا میکنند. به نوبت بوسهای به در بزرگ ورودی حرم میزنند و دوباره به امام سلامی میکنند. خادمان چوبپر به دست در کنارشان هستند تا یافتن مسیر برایشان آسانتر شود. قطاری از روشندلان که یکی یکی پشت سر هم از زیارت ضریح برمیگردند.
تق تق تق…. چند قدم جلوتر میروم. حالا صدای تقتقها بلندتر میشود و من به صداها نزدیکتر.
مثل بر زمین خوردن قطرات باران از زمین صدا بلند میشود. این صدای راه رفتن کسانی است که قدمهایشان را با دستهایشان برمیدارند. مردان و زنانی که مسیر خود را با عصای سفیدی که به دست دارند مییابند. جایی در صحن آزادی به هم میرسیم و از اینجا به بعد من با آنها همراه میشوم تا در روز جهانی عصای سفید به زیارت حضرت علی بن موسیالرضا(ع) مشرف شویم.
امروز بارگاه منور رضوی میزبان بیش از هزارو200 نفر از نابینایان و کمبینایان است که با چشم دل به زیارت آمدهاند.
گنبد و گلدستهای که تجسم نور است
دستشان روی شانه نفر جلویی است. با کمک دیوار و عصای سفید راه را پیدا میکنند. به نوبت بوسهای به در بزرگ ورودی حرم میزنند و دوباره به امام سلامی میکنند. خادمان چوبپر به دست و همراهانشان هم در کنارشان هستند تا یافتن مسیر برایشان آسانتر شود. قطاری از روشندلان که یکی یکی پشت سر هم از زیارت ضریح برمیگردند. حسابی حالشان خوب است و برق شادی در چشمانش میدرخشد. بعضیهایشان عینکهای مشکی به چشم دارند اما اشکها از پشت عینک راهشان را پیدا میکنند و روی گونهها جاری میشوند. خدا میداند در دلهای روشنشان چه میگذرد و از امام رضا(ع) چه خواستهای دارند.
میان آنچه من و شما میبینیم با آنچه گروه نابینایان حاضر در حرم مطهر رضوی میبینند فاصله زیادی نیست. شاید حتی آنها تصویری زیباتر را ببینند. سید حسن موسوی که امروز قدم در حریم حضرت گذاشته درباره تصویر ذهنیاش از گنبد و بارگاه امام رضا(ع) میگوید: چون بینایی من بسیار کم است بیشتر از حسم استفاده میکنم. گاهی هم از توصیفها و توضیحاتی که خانوادهام برایم میدهند کمک میگیرم. مثلاً توصیف رنگ زرد و طلایی گنبد و گلدسته که برایم یادآور نور است. معمولاً حرم را با توجه به چیزهای که شنیدهام مجسم میکنم بهخصوص ضریح را. امروز یکی از معدود دفعاتی بود که توانستم به ضریح برسم و آن را لمس کنم. در آن لحظه غرق در آرامش شدم.
میزبانی از روشندلان در آستان جانان
همراه گروه شدهام و آهسته آهسته قدمها را تا رواق امام خمینی(ره) میشمارم. در میان راه با جواد رضایی، مدیرعامل جامعه نابینایان ثامنالائمه(ع) خراسان همکلام میشوم. او درباره این برنامه چنین توضیح میدهد: به مناسبت گرامیداشت روز جهانی عصای سفید و به درخواست جامعه نابینایان استان و بهزیستی و با موافقت تولیت آستان قدس رضوی برنامهای برای روشندلان مشهد در حرم مطهر برگزار شد. در این برنامه هزار و 200 نفر از نابینایان و کمبینایان به همراه خانوادههایشان به حرم مطهر مشرف شده و پس از زیارت روضه منوره برای برگزاری مراسم در رواق امام خمینی(ره) گردهم میآیند. در پایان مراسم هم این عزیزان از سفره اطعام رضوی بهرهمند شده و ناهار را میهمان حضرت هستند.
دعایی برای بینا شدن ندارم
پیش از آغاز برنامه چند جملهای هم با محمد مصلحی، رئیس هیئت مدیره جامعه نابینایان استان خراسان رضوی گفتوگو میکنم. مصلحی معتقد است ارتباط با حضرت باید با چشم دل باشد و میگوید: الحمدالله به برکت وجود حضرت رضا(ع) و به همت مجموعه آستان قدس این برنامه هر ساله در روز جهانی نابینایان برگزار میشود. این برای بچههایی که امکان حضور در اجتماع و بهخصوص زیارت برایشان کمتر میسر میشود فرصت مغتنمی است.
مصلحی ادامه میدهد: حال دل این زائران امروز خیلی خوب است، چرا که وجود امام رضا(ع) برایشان سراسر انرژی مثبت است. هرکس وارد این بارگاه شود، این انرژی مثبت به او منتقل شده و غم و اندوه از وجودش دور میشود. برای برقراری ارتباط معنوی با امام چشم سر لازم نیست؛ به نظر من حتی ارتباط بچههای ما نزدیکتر است.
صدای تلاوت قرآن از بلندگوها پخش میشود. قاری، پوریا علیپور خودش هم یکی از میهمانان مخصوص امروز است. قرآنی به دست ندارد و آیات را از حفظ میخواند. صوت قرآن خواندنش چنان دلنشین است که ناخواسته چشمانم را میبندم و فقط گوش میدهم.
در یکی از صفوف میهمانان امروز دو دختر جوان کنار هم نشستهاند که شباهتشان توجهم را جلب میکند. مرجان و فرحناز مَلکآبادی خواهران مشهدی هستند که چشمانشان نور خود را از کودکی از دست داده است. شاید چشمهایشان نور نداشته باشد اما قلبهایی دارند روشنتر از هر نوری در این عالم. «اشک من از سر این نیست که نمیبینم. این اشکی است که برای این زیارت میریزم. من اینجا هیچ دعایی برای بینایی پیش حضرت ندارم و فقط برای سلامتی بقیه و ظهور امام زمان(عج) دعا میکنم»؛ اینها جملاتی است که بر زبان فرحناز جاری میشود. او امروز همراه خواهرش در حرم مطهر است. نابینایی را فراموش کرده، مشکلات را پشت درهای حرم مطهر گذاشته و بیش از نیازهایش به حال خوبش گرفتار است. مرجان که خواهر کوچکتر است، میگوید: خوشحالم از اینکه دوباره در محضر آقا نشستم. حضور در حرم برای من آرامش و نور را مجسم میکند.
خیلی وقتها اینجا سردرگم میشوم
در جمعشان نشستهام و زیارت امینالله میخوانم. آمنه امین داور که کنارم نشسته از من میخواهد کمی بلندتر بخوانم تا او هم بشنود. او که به خاطر یک بیماری در کودکی بیناییاش را رفته رفته از دست داده، خاطرات کمرنگ شدهای از حرم مطهر در ذهنش دارد: «تصویر محوی از گنبد و گلدستهها از بچگی در ذهنم است. تصورم از حرم امام رضا(ع) هنوز همان گنبد و گلدسته نورانی است که در شبها خیلی زیبا بود. امروز که آمدم هم خوشحال بودم هم ناراحت. خوشحال از اینکه یکبار دیگر به زیارت آمدم و ناراحت از اینکه هنوز شفا پیدا نکردهام». آمنه پرسشم درباره مناسب بودن فضای حرم مطهر برای رفتو آمد نابینایان را اینگونه پاسخ میدهد: «واقعیت این است شرایط برای ما مناسب نیست. آمدن به حرم و زیارت برای هر نابینایی گیجکننده است. هرچند خادمها خوب راهنمایی میکنند اما مسیرها طولانی است و پیدا کردن راه بهخصوص در جمعیت زیاد خیلی سخت است. هرچند این زیارت به سختیهای بیش از این هم میارزد».
از حال خوبشان که بگذریم باید نگاهی هم به راهی که آمدهاند داشته باشیم. راهی که هرچند با ذوق و اشتیاق فراوان بوده اما کم سختی نداشته است. نباید یادمان برود اساس نامگذاری این روز هم همین است؛ توجه به مشکلاتشان و سعی برای رفع آنها.
سلیمان بهمن سبزواری، نایب رئیس جامعه نابینایان مناسبسازی حرم مطهر را برای حضور نابینایان و انجام زیارت خیلی مناسب نمیداند و توضیح میدهد: «نابینایان و کمبینایان مشکلات مختلفی هنگام زیارت دارند و فضای حرم مطهر تا مناسبسازی کامل فاصله زیادی دارد. ما طرحی را در هشت ماده شامل مناسبسازی اماکن حرم، طراحی نرمافزار مخصوص و… تهیه کرده و به آستان قدس رضوی عرضه کردیم. هنوز کارهای زیادی در این زمینه باید انجام شود اما انشاءالله با همفکری و مشاوره جامعه نابینایان و همکاری آستان قدس رضوی این امر هرچه زودتر محقق شود».
ثبت دیدگاه