اغراق نیست اگر ادّعا شود که یکی از بزرگترین نمایشهای فریبکارانه در این عصرْ میکآپ یا آرایشِ مصنوعیِ زنان است، طوریکه اگر کلثوم را به آرایشگر بدهیم اسکارلت جوهانسون تحویلمان میدهد. اینکه ظاهرِ آراسته و باوقار و طبیعی میتواند بازتابِ شخصیّتِ فرهیختهی یک زن باشد، درست . امّا کسی که خودش را در پشت نقابی از مواد و پولیشهای شیمیایی آراسته می داند زبانِ حالش این است که من شما را با جادو میفریبم، و بدین طریق صنعتِ مُد را در جامعه رواج میدهم .
زنانی که عقلشان در دنیای مد و فشن گروگان گرفته شده ، با این ایده که بهتر به چشم بیایند و بهتر فریب دهند ، به پوشش ناهنجار پناه میبرند تا به زعم فکر گروگان گرفته شان موقعیّتِ اجتماعیشان اینگونه متمایز گردد.
اگر دیده میشود که زنان در شلوغیها میرقصند و بهآشکارا سیگار میکِشند و بی بند و باریهای جنسی را عادی می انگارند ، بلاشک این ها باعث میشود نهادِ خانواده را به واپسگرایی سوق دهند، و در نهایت بهم ریختگی اجتماع را ، گردن نگرفته و محصول کهنه گرایی بدانند.
امروزه مسابقهی آرایش و مدلینگ و ژل و بوتاکس و لوسیون نمادی از تسلّط شده تا آن پوزیشنِ فرادستی را به زنِ دیگری ندهند. سیگار سالانه 8 میلیون انسان را راهیِ قبرستان میکند ولی خطرِ دخانیات و الکل و افیون بیشتر از آرایشهای فیک نیست که میتواند میلیونها خانواده را از هم فروپاشد.
این تشریفاتِ روزمرّهی زنانه برای ربودنِ گوی توهّمِ زیبایی شبیهِ شعائری آیینی شده . اینها باعث میشود زنها با موادّی که استفاده میکنند متمایز شوند نه شخصیّتی که دارند.
دیگر امروزه انواع جرّاحی ها هم نمادی از هویتسازیِ کاذب محسوب شده تا زنی را که در جنبههای شخصیّتی ناتوان است در جایگاهِ زنی قرار دهد که میخواهد فقرِ ذاتیاش را با استتاری مصنوعی بپوشانَد و موقعیّتِ خود را در جذبِ مردان حفظ کند، حال انکه این خودحقیرپنداریها و حفظ ظاهر بدون هویت باطن ، نوعی خشونت علیهِ خودش است.
ثبت دیدگاه